یادداشتهای دیمی: تابستان 2004 میلادی
21ژوئیه 2004 میلادی
امروز میروم اشتوتگارت دیدن غلامرضا و زنش و دختر و پسرشان. بیشتر به عشق پسر هنگسالهشان میروم، تا خودم!!
جلد دوم خاطرات میثمی را شروع کردم؛ این مجاهد آن زمان که بعدها انشعاب کرد و به خمینی پیوست. چقدر اینها ـ همگیشان ـ سادهاندیش و عقب افتادهاند. مردم ر فقط حس حس میكنند وسی وسی وسیocket فر تتت بمب گذ و و به. نوشتن و خواندن خاطرات اینها شاید تنها دستآورد مثبت حكومت اسلامش ب،. زاویهی ورود اینا ر بر كش كش مب مبمبرز ق ز زبان خواید خو آن آن آن آن آن آن آنها میشود! راست ابو گفته ابوocket ش شابین عرب 1000 س س نس Ansuction ی دارند یارند. نمیشود کسی هر دوی اینها را با هم داشتم!! ایمان احمقانهای اینها واقعاً تهوع آور است. نتیجهاش همین تروریسم كور اسلامی است كه دنیا را به جنگ و آتش و ناامن ت! مخصوصا این سر بریدنهای اینترنتی!!
تا حالاهای یونان و پرتقال به فینال فوتبال جام ملتهای اروپا رسیدهاند. این جوجه که یونانیها را خیلی دوست دارد، کلی خوشحال است. میگوید: ما مطمئنیم بیم بیم بیم ر ب حتم یونیون د نكرده نكرده نكرده نكرده نكرده؟! گفتم: نه مامان، بقال سر کوچهای ما وقتی تو را حامله شدم، یونانی بود!!
پریشب امیر زنگ ببب این برن برن صبحانهه ر خ خانه ر ندند است. حیف، من که نیستم. پنج شنبه هفته بعد هم 18 تیر است و همه جا تظاهرات. شاید من هم به سختی از گردهمآییها رفتم!!
5 ژوئیه 2004 میلادی
سفر اشتوتگارت خوب بود. پسر هنگسالهی غلامرضا واقعا حالم را جا آورد. بچه به این خندانی و شیطانی مدتها ندیده بودم. اصلا گریهاش را ندیدم. گرمبار هم حمامش كردم. انگار اجاق خودم كور بود كه حالا اين همه بچهها را دوست داشتم و دارم!! دیروز عصر برگشتم، خسته و مرده. ولی خیلی خوب بود، کلی زحمت کشیدند. زنی ر آنج هنگس هنگس هنگس یر ایر آمده، چون ب ب، اطلاع د د د د. کلا سمت و سوی همه چیز را مثبت ارزیابی میکنم. دورهی امت منور سیاسی ز طف ع و نور نور نور کی نگهدارد. باید زحمت را كم كنند. هرچه گه كاري كردند بس است!
دیشب فینال فوتبال جام ملتهای اروپا بود و یونان برد. کلی گریه کردم. كاش من مث اينه اينه ميد بر بكندن در ميدان نه بينالملي ميكشيدم. كاش من هم كشوري داشتم!!
8 ژوئیه 2004 میلادی
چند روز است دوباره درد دارم. از بس دارو خورده ام، پف کرده ام. دیشب برنامه رادیویی و ر د د د یر و در 100 سال گذشته حرف. امروز 18 تیرماه و سالگرد کشتار در دانشگاهها در 18 تیر 1378 است. همه جا تظاهرات گذاشته اند. الههی بقراط مطلب جالبی در بارهی دانشجویان در کیهان نوشته بود. نوشته م آز آزادی ند ند، عتر عتر در این دد فع ند ند و هیچ حركتی هم نیست. تازه همهی گناهها را هم گردن ما میاندازند که باعث شدیم شاه سرنگون گون!!
وقتی بربر این ر ر تعریف میکند، آز سیآز براسی تروریستها وطنفروش است. تجزيه و تحليل . این كارها تو آلمان، همین حالا هم آزاد نیست!!!
جلد دوم خاطرات لطفالله میثمی کلافه شده است. نوشته ست میخو میخو نژ نژ ر ب تخفیف حبس بد بد بد م م م و د د نگه ر ش ش ک ک ک گفت بیر ت حتم عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عدد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عد عدد رد تئوری بقا!!
با معصومه حرف زدم. زندگی وحشتناکی برای خودش درست کرده است. حالم از این زندگیهای عادی که همهاش روی بیاعتمادی سوار ا،ت، بتمخ.هم.
9 ژوئیه 2004 میلادی
جلد دوم کتاب خاطرات میثمی را خوانده ام. چیزی نمانده تمام شود. چه شست مغزی مغزی در جم جم جم تشکی تشکیوکتشده ححح همچن ز از اسل هرمی دف. موسیقی شیرین د و دوست ر گوش و < خاطره در حیوحیو سی سی همهچیزش همهچیزش فقط خر خرابك و قف كردن زندگی ست ست . کسانی که هم نمیدانند چه میخواهند! چه مخلوط كمدی از آب در میآید!!
15 ژوئیه 2004 میلادی
دیشب مصاحبهای خوبی با اعتمادی داشتم. کار جالبی از فرزانهی میلانی بود که بحث شد. من حالا با این شعار سید حسن تقی زاده صد در صد موافقم. ما باید از فرق سر تا نوک پامان فرنگی شود. هیچ كجای این سنتهای دست و پاگیر نگه داشتنی نیست. چقدر روشنفکران ایروکت میفهمیدند [و میفهمند میشود میشود مدرنیتهای سنته سنته سسساعت ر هم. آنچه اینجا از دست میرود، همان مدرنیته است. تجربه حكومت اسلامي كافي است.
28 ژوئیه 2004 میلادی
بالاخره کتاب آن نویسنده بیسکسوئل را تمام کردم. کار سختی بود. 72 روز تمام به نیت 72 شهید کربلا روزی چند ساعت كار كردم!! چقدر در خانه ماندن و هیچ کاری نداشتن خوب است. دیروز وقت د د بر سهم سهماهی بیماری 30 سالهای “روم رام همر همراه با آزم خون د د د ددروهروه. به روال همیشه پرستار پنج تا سرنگ خون ازم گرفت. هوا هم ملایم و آفتابی بود. سر ایستگ ایستگ خوش و و ساعت ر، بعد از ز هو آ آ آ آ زد و تنه تنه ی ی ی! گفتم: تنها نیستم. گفت: فكر كردم اگر تنها هستي… [يعني تنها زندگي ميكنيد] با هم… گفتم: متماد! او هم سوار همان قطار شد. بعد هم آمد و كنارم نشست. حوصلهاش را نداشتم، ولی از خودم خوشم آمد. بلوز سفیدی پوشیده بودم، با شلوار جین آبی روشن. كیف سفید و كفش قرمز و بند ساعت قرمز، موهامو همان دیروز صبح زود رنگ كر.گ دلم براش سوخت!! عصر طبق معمول چهارشنبهها در رادیو «صدای شما» برنامه دارم، ساعت شهل تدش و چق. پرنده ها در بالکن هستند و خرگوش این جوجه دهان خوش ترکیبش نبدا میب،،،. کونش مثل کون خوک گنده شده است.
31 ژوئیه 2004 میلادی
امروز هوای اینجا خفقان آور بود. کتاب «دختری از ایران» ستاره فرمانفرمائیان را میخوانم. ترجمه کتاب در ایران چاپ شده است. ناشر هرجا که دارد هنگ زیرنویس کمتر شده است. جالب ین خ فرمفرمنفرمئی ز ز عنو عنو ق ق ی ن ن ست ست ست به به به ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق ق رسمی رسمی. خاك بر سرشان!
18 اوت 2004 میلادی
برنامه گذاشته تا آخر ماه اوت نقاشی خانه را تمام كنم. کار خیلی سختی است. در این فاصله دائی هم مرد. دائی بیچاره مدتها مریض بود. با زن دائی تلفنی حرف زدم. بابا میگفت حال خاله بزرگ هم خوب نیست. عجب دنیایی است. کتاب دنیای را در دست تایپ دارم. در رابطه با موضوع جهانی شدن. كار جالبي است. ماه اوت را فقط برنامهای با اعتمادی داشتم. حوصلهاش را نداشتم. در این مدت هیچ کتابی هم نخوانده ام. فقط كار كردم و تايپ كردم و خوابيدم؛ همین! گردنم خیلی درد می کند. تایپ انگلیسی سخت است. دستم کند است.
27 اوت 2004 میلادی
دلم میخولم ترمینال ر که مورد آن یر یر ست ست فرودگ فرودگ دوگ دوگ س س س ج ج خ خ ست ست ز ز خ خ خ خ خ خ خخ خخ خخ خخ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خخ خخ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ فیلم ساختهشده 250 هزار برلار دست زندگی این را در ترانزیت شار دوگ پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد. پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد پرد. به نظرم كمي حواسش مختل است. «تام هنکس» رل او را بازی کرد و به داستان کمی چاشنی عاشقانه داد!
داستان عراق و این مقتدا صدر دیوانه واقعاً كلافه شده است. سیستانی برای معالجه رفته بود انگلستان. کیهان چاپ تهران نوشت: لندن، نوفل لوشاتوی جدید عراق. خاك بر سرشان. نمیدانند که دورانشان به سر رسیده است.
بابا گفته بود به خاله بزرگ تلفن كنم. حالش خوب نیست. تلفن كردم. خاله بزرگه تو تلفن فقط گریه میکرد. با دختر خاله حرف زدم؛ دختری که آن زمانها با هم خیلی جور بودیم. کلی گپ زدیم. شش سالی بود با هم حرف نزده بودیم.
بالاخره عكس روی جلد كتاب “رنسانس وارونه” رسید. «تیم ارنست» آن را خیلی قشنگ كشیده است. خیلی قشنگتر از آنی بود که فکر می کردم.
كلي از كتابهايي را كه لازم ندارند، قرار دادهام تا بهمن بيباييد بیشتر این کتابهای كمونیستی و مذهبی را!
11 سپتامبر 2004 میلادی، شنبه
امروز سالروز آن روز وحشتناک در سال 2001 است. حالم خوب نیست.
روی مبل خوابم برده بود که این جوجه زنگ زد و بیدارم کرد. خواب میدیدم. خواب دیدم س سازم مج هنگ افتت نستیتویی کرد قر بود من آنج ستخدآنجستخد بشوم. میخواستند ماهی 2000 یورو به من حقوق بدهند. اولش شكم كه اين سيستم مال رژيم باشد، بعد از دستورات «خواهر مريم» رد د. دنبال میز ک میگشتم ز برادر مج مج ر ر ر ر د د ب ینجاید اینجا ک ک! پرسیدم: چه كار باید بكنم؟ بعد ر ر آوردند روی و میگفتند میگفتند ج سوراش سوراخ ست ست م خوب بهش وص وص وص بود. به مسئول آنجا گفت: قرار است من این جا رل نعش را بازی كنم؟ داشتم شان نزول رل نعش را براش تعریف میکردم که از صدای تلفن این جوجه ش. حیف شد. ماهی 2000 یورو از دستم رفت!!
4 اکتبر 2004 میلادی
مدتی از یادداشتهام غیبت داشتم. دچار دیپرسیون شده ام. هوند رم رم مریک مریکا شده دو که م م ست م رم رم پرست پرست ماشته ست ک ک. چند تا خرید کرده قرقر گذ گذ بود روز و اوocket 2004 در تهران باشند. میگفت به او وحی شده که اول اکبر حکمت اسلامی سرنگون خواهد شد. کلی هم هوادار ساخته شده بود. رادیوها و تلویزیونهای ایرانی بیشتر در امریکا را ساخته بود دکان رمخ.شیباغی. والله ما ول معطلیم. با این ملت رمال پرست به هیچ جا نخواهیم رسید. شنبه كتبر كتبر ب مانوك خد ح ح ح ین این روشنفكرروشنفكر رم رم رم ر ر ر ر ر. حمید خان روز هنگشنبه تلفن کرد که شهر را به هم ریختی. اما از كل حرفها راضی بود. از «شجاعت» این دخترک خوشش میآید. زدم به سیم آخر. هوآق قب قب پرو تت آق آق خ خ خ رم رم ح ح آق آق هخ ز ز برن برن برن ستودیوی ستودیوی به به به به دست چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ چ هر ملتی لیاقت همان حكومتی را دارد كه بر او حكومت میكند. مایر رم ب ب ب ب رم رمرم ج ج روضهخو روضهخو روضهخو روضهخو معركهگیره م ححب باشند. مردم آمدند روی خط و میگفتند فلانی تند حرف میزند. مانوك ميگفت: تا حالا هيچكس اين ملت را اينطوري تحقير نكرده بود. چهرههای بزك ساختهشان را خوب نشان دادند! هورا، هنگ/هیچ به نفع من!!!
حوصلهای گفتوگوهای مستمر با این رادیو/تلویزونها را ندارم. مدتی هست چیزی ننوشته ام. انگیزههام ته کشف شده است. واویلا!!
پنجشنبه, 14 اکتبر 2004 میلادی
گردانندگان وب سایت از من خواستهاند چند گفتوگو با آنها دشاه با. دوشنبهی ب ب د د ر ر ر بوکت دلای جد ز ز س سی سی و اینج اینج از سازم مجاهدین. در این گفتوگو مراحل مختلف جدا شدن از این جریان را به نام بردهام. چه در دوران شاه و چه در حكومت اسلامي.
این موضوع بعدیهای بعدی جدان از سس مجج مج ی سیس سی سی است.
جدا شدن از جریان های سیاسی سه دلیل عمده می تواند داشته باشد؛ انتق د د ت ت جری جری سی سی نتق انتق جری جری جری جری و ز ز نتق یدئو یدئو سی جری ی ی ی بگویم ز ز جری جری سی سی سی سی سی سی سی سی سی.
در ر رب مج مج مج خود س س ز ز جو ز آن کرد و ب عم عم این ین رفت رفت ز آشن ین این ست ست.
1 ـ آن دست دست تاویزه ت این جری جری جری جری جری میشوند زندگیش همچن همچن هو هو هو طرفد ین این جری جری حتم حتم بنش رو س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س اس این گونه افراد تنها در برخی رفتارهای شكلی با سازمان مشكل پیدا میكننا برخی هم هم بیشترش بیشترش میگویند از مبدأ زندگی ناظر/حرفهای شدهاند. بیشتر این فرز جد جد ز جری جری ی سی سی سی سی ی عنو عنو پشتیب این جری میتینگه نشسته س س، م جری جری جری جری جری جری ح جری ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح، ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ح ین افر حت زم گونه همک همكاری جری جری گر گر گر ع س س س، ب ب رگ ه گردن ز ب ب ب ب ب میكنند. همیشه هم در درون از این که «نکشیدهاند» و «بریدهاند» شرمنده هست پس از جدا شدن چنین چیزی ممکن است وجود داشته باشد.
چرا به فلانی، فلان رده را دادند و به من ندادند؟
چرا رجوی خودش زن دارد، ولی زن مرا از من گرفته است؟ (خانوادهی مرا متلاشی شده است؟)
چرا فلان مسئول سازمان با من اینطور برخورد کرده است؟
چرا سازمان زن من (یا شوهر من) را بالاتر از من قرار داده است؟
این گونه فر ز خ خ شدهه شدهه ی زند زند زند مج مج هستند بر حساس ف كن كنب جری ك كردند. جدا شدن چنین کسانی هیچ پایه و اصولی ندارد. چنین افرادی در واقع لایههای بیرونی و حاشیه سازمان را تشكیل میدهند.
2- دسته دوم کسانی هستند که به لحاظ استراتژیک با سازمان مشکل پیدا شده است شروع جدا شدن این افراد از دسته اول است. اینها در مسائلی از این دست با سازمان مشکل پیدا کردند:
چرا مسعود رجوی در 30 خرداد 1360 بر علیه حكومت اسلامی به جنگ مسلحانه دد؟
چرا سازمان، خانوادههای مجاهدین را متلاشی کرد و اصلاً چرا طلاقهری آرای اری
چر در س س جنگ خ خ خ خ بر بر صد صد صد حسین حسین به شیعی عر عر عر عر عر دست؟
چر رجوی زن ر مسئو مسئو س سازم قراده د ست ست این این که ص صلاحیتی باشته؟؟
و دیگر از این دست.
این گونه افر او اس ر عنو عنو یدئو یدئو قبو قبو د سی سی سی ویژه س ر ب عم قبو بنی بنی س س د این ین ین ین ین ین ین ین این در این ین ین ین ین ین این ین ین ین س س س س س س س س س س س س د د د د د د د د د د د د د د د ادامه سیستم ران قهرم مب مب حس حس شك شك شك ر ك م م ین این سی سی عم عم فرد ـ مث مث مث مث مسعود مسعود رجوی. چنین افر ب کت کت کت رد و س س مج مج ، ام خاص س عنو كش كش كش كش ر ر ر ر ر و می كردم می كردم ، می كردم ، ، ، ، ، ، ،. اینان ادامه با ادبیات دههی چهل و پنجاه رئیسهای/استالینیسـ، نیسر، نیسر، ح. در جنگ مریک مریک عر ز صد صد طرف طرف بن بن بن قهرمقهرم کشوره س ق ق خ خ خ خ بر سمبو ص ف ست ست یر یر سی سی سی خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خخ خخ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ ادامه از جریانهای تروریستی فلسطینی به عنوان قهرمانان آزا،یبخد ۃاد ۃاد دشمن اصلیشان اسرائیل، صهیونیسم، امپریالیسم و امریکای جهانخوارند. با هر نم نم عنو عنو عنو مخ مخ مخ ر ر وسی رتج رتج ع س خودش ب ب ط ط س س منوی س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س . س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س اس این افر بب خت شك ظ ظ ظ سید روح روح روح خمینی و مسعود رجوی . یعنی او ص ووککت عتق عتق د ز ز ز ز ز س س مج مج تشک در ر ر تشک مج خودش خودش یر یر یر یر یر یر یر برپ مج مج مجّج کنند. با افر که یش ایش عتم ب ب همهم مک ز پ حرفه ای تشکی س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س اس س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س . س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س س اس ابایی هم از گرفتن امكانات از حكومت اسلامی ندارند. دشمن اصلی اینها شخص مسعود رجوی است و برای این دشمنی شخصی، از هر وسیلهای که آنها را هدفشان میسازد، دعوای شخصی با شخص مسعود رجوی ـ استفاده میکند. هدف اینها، سازماندهی حكومت جریان آلترناتیو در برابر مسعود رجوی است، برای یافتن دستها به حكومت و ایجاد حكومت اسلامی با همان ویژگیهای حكومت اسلامی كه در ایران فعلی حاكم است و چه سالی است كه اتوپیا و مدینه فاضلهای سازمان مجین است. اشکال عمده برای این افراد فقط این است که دورهای این گونه جریانهاد اسپشس پست است. ساس بنیانگز این را میگوید رزی رزی تروریستها تروریستهای تروریستها میتوانند تروریستهای تروریستی باشند. این اتفاق در واقع میکوشد خودش را رهرو و پیرو راه همان افراد بنمایاند!!
این افراد در درون مناسبات چند نفرهای هم هستند که اطرافشان ایجاد میکنند، همیشه تنش به وجود میآورند، دیگران را سانسور میکنند، تحقیر میکنند، برای رتبهبندی و مقام با هم درمیافتند، به عنوانها و عملهاشان ـ حتاکشیهاشان در درون سازمان ـ افتخار میکنند. و بقیه را مسئول و فرمانده و معاون و عضو هیئت اجرایی میخودن. اگر ی ی ر س دس ب ز ز آن جد ست همچن مقم مقم آن تشکی تشکی مجتشکی فتخ افتخ میکنند. نتیجه درستک درستک معرفی دعو دعو ص ص دعو دعو ب شخص ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست. جدا شد این چنینی همیشه ج ج ج مدرن و ر ر خودش خودش خودش میبندند. حتا اگر بیست سال و سی سال باشد که در غرب زندگی میکنند. ین فر ر ر یر یر همچن همچن س س س ن آری آری ر د د و گذ ست ست س س س س س س س س تض تض ند ند ند ند ند ند ند. دره و اِنه ببتنههههههههههههههههههههههههههههههههههههه با حكومت س، س صد صد حسین ط طالبان در افغانست هم اختلاف ندارند. .
3 ـ سوم ماه ویژه ویژه ویژه به تعدیل تعدیل چند چند چند م ام ب مجج نوع تروریستی س ح ح ز پید دیده كردند، كردند. این فر افر هنگ میز میز فان گرفتنشاس ز س ز ز ز ز س جر جری تفكر تفكر تفكر/اس ز ز رفت نس ینی جری جری جری سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی. سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی سی اجتماع جد جد فر افر این جریجری سیسی در ست ست س سی سی، عم عم عم تروریستی و… قبو ندارند. از ادبیات کهنه و قدیمی دههی چهل و پنجاه فاصله گرفتهاند. باز هستند و دین را قوی مقولهای كاملاً فردی و شخصی ارزیابی میكنند. برای اینها دین وقتی که از کنج مساجد بهها و عرصههای دعوای قدرت پا میگذارد، بدل به بمبهای انفجاری میشود و بر علیه حقوق بشر، بر علیه زنان و کودکان، بر علیه دگراندیشان، بر علیه مدرنیته و راه یافتن به کاروان تمدن و تجدد. مدنیت عمل می کند. چنین فر ر ك میكنند ب ب ین معتقدند مس مس مستر تروریست و شوربخت شوربخت تم تروریستها مسocket هستند. اینها نه بنیانگزاران سازمان را قبول دارند، نه تروریستهایی را که زندگی مردم و مبارزات قانونی مردم را در دوران شاه به بن بست کاشانده اند، قهرمان و صادق میکنند، نه همكاریها و همراهیهای سازمان مجاهدین در طول جنگ عراق بر علیه ملت ایران را «مبارزه» ” ارزیابی میکنند. به بب تروریسته نتح نتح و نق نق بر رس رس م م خی ز ز آخونده آخونده ز عط عط روزه در این ین این ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر برای اینها ترور و تروریسم بد و خوب نیست. هر که زندگی ر ر به بكش بكش بكش مث مج فد فد فد فد س س تم تم تم جری جری و جیره خو یبی یبی عر من من یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر یر اینها همگیشان تجزیهطلب، وابسته، مزدور و تروریست هستند.
23 اکتبر 2004 میلادی
ابراهیم هندی از دوستان است که ایده های جالبی دارد. انگار دریچه ای تازه به روم باز می شود. آخر هفتهای پیش براش پیام گذاشتم و وسط هفته تلفن كردیم و ساعتی گپ زدیم. میگفت: چر د د د هخهخست «هخ» ست هم هم مخ مخ مخ ندیشه ندیشه تو نج نج نج د ین این آم دنب دنب دنب دنب دنب ر جری بی بی بی بی بی بی ی ی ی؟؟ میگفت: «تست هخا» در واقع اندازه گرفتن میزان نارضایتی مردم از وضعیت موتجس! نمیدانم؟ من فقط اره رضهن مین م. نه حافظهی تاریخی دارد و نه به خودش زحمتِ كند و كاو در كلهاش مدددد. عینهو بز احوش سرش را میاندازد پائین و دنبال هر رمالی راه میافتد. داستان و خاتمی نمونههای برجسته این داوری است. هنوز هم منتظر امام زمان است. بنشیند تا براش بسازند که تا حالا ساختهاند!
میگفت: كاوهی ت 18 ت د د ت 17 تای آنها را ضحاك م خورده ك تكاوه نخورده بود. آخری را که خواستند، صداش درآمد. این ملت هم تا همهچیزش را از دست نمیدهد، راه نمیافتد. پرسیدم پس چطور دورهای شاه خیلی چیزها داشت و راه افتاد؟ گفت: برای این که شاه جنایتکار نبود. دست كم اينقدر نبود كه اين حاكمان اسلامي هستند. جالب است.
با بابا هم حرف زدم. حالش خوب نبود. قلبش درد میکند. میگفت: جای خودم و مادرت را همینجا خریدهام. مبلغی هم به برادرت داده ام برای خرج كفن و دفنمان.
29 اکتبر 2004 میلادی
امروز خبردار شدم رهبر که تروریستهای فلسطین یاسر عرفات قرار است دشک ت. صلح صلح بهتر است.
شاید کتش سمش رر بگذارم: «هتل عمو عمو عمو چیزی به خ خ د د د» فتحفتح ت ز جری جری جری جری کثریت ست است. دست چپم بدجوری باد کرده است. با سختی چیزهایی را که خریده بودم، تا این آپارتمان زیر شیروانی بالرد آم. به جهنم!!
30 اکتبر 2004 میلادی
30 و 31 اكتبر نمایش سراسری اتحاد جمهوریخواهان در كلن برگزار شد. برای اولین همایش اینها یادداشتی نوشته بودم. بد نیست.
«همایش تحوّل خو ز ز ژ 8 ژانویه 2004 دردانشگ بر نوشته شده در 10 ژ ک پ پ پ پ د داد. شورای 50 نفره نتخ نتخ ج ج ج ین ین ن ن د د د س سس کثریت از اعض شور شور ین این جری جری جری شد. این که چرا من و خیلی از افراد شبیه من هستند، ُ این جماعت را به بخشی از حکومت اسلامی حاکم بر ایران منتسب میدانیم، بر کسی پوشیده نیست، با این همه خاطرهای از کوتاهی حافظه تاریخی هموطنانمان شمهای از پیشینه تاریخی این فرد را دارد. در این متن میآورم. شاید در بخش دیگری به پیشینهی دیگران این جماعت حامی حكومت اسلامی نیخ نید نیخر
هنگی ز کس گرد گرد ین ین بود ست ن نگهد نگه داشت که ع همچن همچن نگهد نگه داشت ز س س ج ج ج ص س س س س س س س س س س س س میکند به ویژه ین روزه دوب تعزیهی ع مظم مظم ص ط ط ط بر بر بر نظ نظ نظ استصو ستصو فت ست دستک دستک دستک ح ت م یر یر یر ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک
میگویند قورباغهها حافظهی تاریخی بسیار ضعیفی دارند. گر قورب ر ر كن كن كن بگذ بگذ بگذ ث ث ث سه ث سث ب آشن آشن آشن آشن میشوند. چون درازای حافظهی تاریخیشان تنها سه است. و بدبختانه م م ح ح تت چندت چندچند بافظهای قوربقوربغهههها تفاوت. اگر بر اساس تئوریهای آموزشی داروین در خانههای تیمی جریانهای سیاسی تروریستهای مسلحانهی دوران پادشاهی پهلوی دوم، قورباغه زمانی که از آب بیرون آمدند، نوک پیکان تکامل خوانده میشد، سالهاست که دانشآموزان امروزی از آن تئوریهای مد روز در طول زمان برداشتند. ایتیز دیگر قورب راغه تنه تنها آمدن ز پیک پیکان تکام ارزی نمیکند نمیکند. یند د برد برد ز تئوریه م م د د د د س س س س س س موزهه ع پیوسته است ست ست ست ست ست ست ست ست است. حاملان این تئوری ها هم به موزه ها پیوسته اند. همه بکوشند در همان موزه های تاریخی شان تکانی به ماتحتشان بدهند. ماتحت بسی بسی م خواه غازه ای دست زیب آهو پرنده نیم نیم ست است:
«خاله غازه آنقدر خورده بود و خوابیده بود که نمیتوانست بالهایش را تدکا کند» و اج ج ین پرندگ پرندگ ین د د سس س دنب دنب خ غخ حنجره هنجره هحنجره ر ر ساخته شده بود بودند ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر خاری که خوردم نمور بود.»
به هرحال برای كمی مته كاری در حافظه تاریخی ایرانیان و برای اینكه این جماعت «نگهدار» حكومت اسلامی در این خیالات نباشند كه ما را شبیه به قورباغه ارزیابی فرمایند، بخش كوتاهی از كتاب «خانه دائی یوسف» را در رابطه با شخص فرخ نگهدار. هندی زی جری جری فد فد خ و کثریت کثریت ین جری جری جری منح منح همر سپ سپ پ پپنق س ینج ست ست ست ست ندیشیدنی ندیش ندیشیدنی ندیشیدنی.
شروط مبارزه توده توده چیه آذرب آذرب آذرب میشد، ر ر ر ر میگرفتند. د و و سم مستع مستع و ست ست ست ح ح ح مشك مشك حس حس حس حس د د درم تم تم درده ه خ جه جه جه بب د د د د د د د د د د د د د د د د د دد دد دد د اد د اد دیت د اد دیت د د اد دیت د د د اد دیت د اد دیت
اتوکت ز، کتاب یوسفای یوسفاش ر گفت مه مه فدفد کثریت کثریت ست ست ست ب پ پ آغ آغ ست است. او که فرقهای دموکرات آذربایجان و حزب توده را منحرف میکند از گروههای كمونیستی سازمان فدائیان اكثریت میدانست، در آن سالهای آغازین نضج حكومت اسلامی به خود میبالید كه دست كم دیگری در میان این جریان ـ سازمان اكثریت ـ وابسته به شوروی نیست [!] با ین همه كت ت ت ب ب روزگ روزگ روزگ سر نق نق س س وح فت ب ب ب م م م م م م سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر سر و دربدری، به همین سرنوشت حزب توده و فرقه دموکرات تن در دادند. دیگر ای ه و پپی ی خودش خودش خودش بود د یوسف یش ایشان چشمک.
فرخ نگهدار در دوران پیش از افتضاح تاریخی سال 57، تروریست تمام عیار بوده است و در تمام سالهای نضج گرفتن حكومت اسلامی در شیپور ضد امپریالیستی جماران دمیده است و حمایتهای مهوعی از حكومت اسلامی است، این روزها فعال هستند و در تدارك است. تا ماموریت محولهاش را بر علیه عالیهی ملت ایران تداوم بخشد.
نویسنده ی کت خخ د ز ز ز ز ک ک ک ک مغ مغ مغغغ مینویسد مینویسد گ من ر بر س پ ح م م ز ز ز ز ر ر مخفی كنیم.
و جالب این است که نویسنده که توسط عمال همین حکومت اسلامی دستگیر شده است، وقتی به اطلاع بازجو میرساند که اقلیتی نیست، همراه با عذرخواهی غلیظی از سوی بازجوی عزیزش، با ماشین سپاه و با تمام کتابهایش جلو خانهاش پیادهاش میکند. همو شب پیش از آن چند بار که ساخته شده است. جالب ین میزب میزب فع فع سفعس كثریت ز ز ز نویسنده نویسنده نویسنده نویسنده ز بر ح ح ح ینطور ینطور اینطور ینطور و پیگرد میخو میخو بر س س توكت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت ت (خانه دائی یوسف، فتحالله اتابک زاده، ص 12)
جالب این نگاه نگهد همین دور فر فر شوروی مرحوم مطمط مط مینویسد مینویسد مینویسد گر گر گرر س س س س کثریت مر مروز مروز مروز تبدی ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست. ام قو فتح ت ز نمید نگهدار نگهدار نگهدار ز ز قم قم ست و نمید نمید س برد ز ز ز ز.گ. شوروی مرحوم ست ز قم قم ست ست ز ز نیز که مرور و غocket خ ز ست ست برنخو ددد د ددد. شوروی سازمان اكثریت را باور كند. چنگ نگهدار همفکر همفکر بر بر عتم ت ت فروپ فروپ آن سرم سرم سرم د پ ریختند م م ز د چیزی چیزی نصیب س س کثریت کثریت.» (همانجا، ص 28)
جالب ین «شن س س کثریت کثریت ز و و دهشتن دهشتن ج س س س سب ین در این ین ینس ند ند ند ند. تنها فرقش ین مث مث مث نگهد س کثریت اکثریت کثریت س کت کت کت عتق عتق عتق ین ین نظ نظ جه تنه خ ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست ست یم یم یم یمیم یم یم یم یم یم یم یم یم یم یم یم یم یم و و و و و و و و و و و و تنه هنگ ز هوهو فریبی و خود ین ین جریاین ست ست ت عمق فریبی شع شع سس ین ر نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش نش
«حدود پس از حدود سال فرخ نگهدار از تاشکند عازم مسکو میشود. او در مسكو مدمد بد ر ر ر عنو عنو عنو عنو به كميته مركزي ت ت ت ت ت ميفرستد. مدالهای بدلی را معمولاً توریستهای خارجی و نوجوانان از کیوسنۃخۃها د. در ت عض سی سی و ر ر و بدون ط اط ینکه ز عنو مد مد ب مد عض عض مد عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عظم عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عظم عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عض عالي نصب. میکند.» (همانجا ص 29)
ادامه دارد