پشت دروازه تهران:
نگاهی ديگر به نقش دين در
حکومت
با نگارش تازه وافزوده ها
(سال 1387)
برای خواندن و یا دانلود فایل کتاب در قالب PDF، بر روی تصویرکتاب کلیک کنید
معرفی کتاب «پشت دروازه ی تهران» -
چاپ اول: سال 1379
اگر هنوز و با وجود این همه نمونهی تاریخی هستند كسانی كه به جناجی از شیعیان ـ برای برون رفت از گرداب فعلی كشور ایران ـ امید بستهاند، یا هنوز ویژگی دیكتاتوریهای مذهبی و ایدئولوژیك را نشناختهاند، یا در همدستیآشكار و نهان با سردمداران مذهبی كشور از اینكه مردم را باردیگر به قربانگاه بفرستند، ابایی ندارند. به همین دلیل به اینگونه «امتیاز دادنها» و اینگونه «همدستیها» به هیچ عنوان نباید امكان تنفس داد، تا نسلِ دیگری از ملت ایران را در منگنهی بیخبری از تاریخ، نشناحتن ماهیت دیكتاتوریهای مذهبی و ساده اندیشی روشنفكرانش به موشِآزمایشگاه نادانیهاشان بدل نسازند.
برای گسستنِ زنجیرِ دینِ در حكومت، برهم زدنِ رابطهی كهنهی دین و سیاست و استقرار و استحكامِ حكومتی ملی و مردمسالار و جامعهای مدرن، متمدن، مدنی و متعهد به برابری حقوقی همهی انسانها، فارغ از هر باور، اندیشه، مذهب، جنسیت، قومیت و… ایرانِ فردا به هیچ دگماتیسمی نیاز ندارد. ما ایرانیان تنها به فهمِ ارزشِ خود «انسان» نیاز داریم و نه ایدئولوژیهایی كه از «انسان» ابزار میسازند، و «انسان» را در منگنهی تعاریف متافیزیكیشان از درون پوك و بیهویت میسازند. چشماندازِ آیندهی ایران ـ حتا اگر ما نباشیم ـ ایرانی است آزاد و آباد برای همهی ایرانیان. این كفهای روی آب را «موجِ آگاهی» مردم خواهد برد. باور كنیم!
اگر تاریخ را بشناسیم و بدانیم كه ایرانیان اولین ملتی بودند كه پیش از دیگر ملتهای صاحب ِ تاریخ، بیانیهی جهانی حقوق بشر را در2500 سال پیش از این تدوین كردهاند، و از اصول اساسی و بدیهی این مانیفست، تحمل دگراندیشان و برابری حقوق همهی انسانها فارغ از هر دین، آئین و مذهبی است، آنوقت كسانی كه این پیشینهی درخشان را دستآویز نوعی نژادپرستی «دمده» میكنند، خواهند دانست كه برداشتشان با همان فرهنگ دیرینهی ایران سرِ ستیز دارد.